اربعه رسالات فی الغیبه
این کتاب ارزنده به وسیله محمدبن نعمان بغدادی مشهور به «شیخ مفیدرحمه الله» نگاشته شده است. وی از علمای برجسته و از چهرههای درخشان فقهای شیعه در نیمه نخست قرن پنجم هجری است. موضوع این کتاب، غیبت امام زمانعلیه السلام و ویژگیهای قیام آن حضرت و پاسخ به شبهاتی درباره امامت ایشان است.
درباره انگیزه نگارش این کتاب میتوان گفت: مسأله امامت امام زمانعلیه السلام و غیبت آن حضرت، از مهمترین مباحث شیعه است. در دوران شیخ مفیدرحمه الله - که عصر قدرت گرفتن شیعیان و پیروان اهل بیت رسولخداصلی الله علیه وآله بود - این بحث از پر رونقترین مباحث جهان اسلام به شمار میرفت.
شیخ مفیدرحمه الله با نگارش این چهار رساله، گامی ارزشمند در معرفی هر چه بیشتر امام زمانعلیه السلام و غیبت آن حضرت به جهان اسلام برداشت.
این کتاب به سبک پرسش و پاسخ نگاشته شده است. وی در این کتاب شبهات مخالفان را آورده و به بررسی و پاسخگویی آنها پرداخته است. او در این کتاب با سبکی استدلالی و شیوهای قابل قبول برای تمام مذاهب اسلامی، وارد بحث شده، نتیجهگیری میکند.
شبهات ذکر شده در این کتاب، از مهمترین شبهاتی است که درباره امام زمانعلیه السلام و غیبت آن حضرت مطرح شده است. پاسخ به آنها در این زمان نیز بسیار کارساز و جالب توجه است.
شیخ مفیدرحمه الله در این چهار رساله، به سؤالات زیر پاسخ میدهد:
1. دلیل بروجودامامزمانعلیه السلام چیست؟
2. به چه دلیل روایاتی که بر وجود آن حضرت دلالت میکند، دروغ نیست؟
3. اگر امام زمانعلیه السلام غایب است، پس بودن یا نبودن ایشان چه فرقی دارد؟
4. چرا امام زمانعلیه السلام ظهور نمیکند؟
5. علمامام زمانعلیه السلام از چه راهیاست؟
6. انگیزه غیبت چیست؟
7. چرا دیگر ائمهعلیهم السلام غایب نشدند؟
شیخ مفیدرحمه الله در این کتاب با بیانی رسا و دقیق به این شبهات پاسخ میدهد.
انجمن حجتیه
یکی از گروههایی که در سالهای اخیر در مباحث مهدویت مورد توجه قرار گرفته، گروه موسوم به «انجمن حجتیه» است. این گروه به وسیله شیخ محمود ذاکرزاده تولایی معروف به شیخ محمود حلبی (1376 - 1279 ه .ش) با همکاری سیدرضا آل رسول، سید محمدحسین عصار، سید حسین سجادی، غلامحسین حاج محمدتقی که عمدتاً تاجر بودند، تأسیس شد.
اگرچه اغلب اعضایاینگروهازسطح سواد بالایی برخوردار بودند؛ با این حال حضور روحانیون در این گروه کمرنگ بود. اینامر ممکناست به دلیل حساسیت رژیم طاغوت بوده باشد؛ اگرچه برخی بر این باورند که این عدم حضور روحانیون، به جهت مخالفت سرسختانه مؤسس گروه با فلسفه بوده است. [1] .
انگیزههای تأسیس انجمن حجتیه:
- مقابله با فرقه ضاله بهائیت
بدون تردید یکی از شیطنتهای دشمنان در مقابل حقیقت تابناک اعتقادات شیعه، ایجاد انحرافات در اذهان مردم - از جمله در مباحث مهدویت - است. یکی از این انحرافات «بابیت» و سپس «بهائیت» است که به نوعی ضربههای سنگینی بر پیکره اعتقادات شیعه وارد ساخت. بنابراین روحانیت شیعه، این سنگربانان اعتقادات راسخ، همواره در مقابله با این کجرویها از هر تلاش فروگذار نبودهاند.
در دوران رژیم طاغوتی پهلوی، به علت مساعد شدن شرایط، حضور بهائیان در صحنههای اجتماعی و سیاسی، گسترش فراوان و بیسابقهای یافت.
در این زمان روحانیان با احساس خطر، به طور جدی وارد صحنه مبارزه شدند. از جمله آقای فلسفی با اجازه حضرت آیتالله بروجردی در منابر و برخی رسانهها، علیه این گروه سخنرانی میکرد. گروهی تحت عنوان انجمن حجتیه نیز در سال 1335 ه .ش وارد این عرصه شدند. [2] .
- خواب آقای حلبی
آقای حلبی رئیس انجمن، بخشی از انگیزه تأسیس آن را خوابی میداند که خود دید، و در آن خواب حضرت مهدیعلیه السلام ایشان را امر به تشکیل چنین گروهی نموده است!! [3] .
افکار و عقاید انجمن حجتیه :
بزرگ نمایی و جلوه دادن بهائیت به عنوان دشمن اصلی
شیخ حلبی تأکید میکرد: امروز امام زمانعلیه السلام از کسی جز این خدمت را نمیپذیرد و چیزی جز این انتظار ندارد. به خدا قسم! امروز تکلیف شرعی و دینی همه ما آن است که با بهائیت مبارزه کنیم. [4] .
عدم دخالت در امور سیاسی:
در تبصره 2 از ماده دوم اساسنامه انجمن، تصریح شده است: انجمن به هیچ وجه در امور سیاسی مداخله نخواهد کرد و مسؤولیت هر نوع دخالتی را که در زمینههای سیاسی از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گیرد، به عهده نخواهد گرفت.
بر این اساس چنانچه فردی از اعضای انجمن به طرف مسائل سیاسی کشیده میشد، بلافاصله عذر او را میخواستند. [5] به زعم آنان اسلام تنها دین عبادت است و دخالت در سیاست، زیبنده پیشوایان دینی نیست.
قیامهای قبل از ظهور محکوم به شکست است:
آنان با استفاده از برخی روایات، صاحب پرچمهای قیام قبل از ظهور را گمراه میدانستند و تشکیل حکومت و بسط عدل را در جهت انسداد باب مهدویت میشمردند. [6] .
جهاد در دوران غیبت معنا ندارد:
شیخ حلبی در این باره میگوید: [شیعه میگوید:] در عصر غیبت امام زمانعلیه السلام جهاد نیست، چرا؟ چون حاکم اسلامی که باید معصوم باشد، مصداق پیدا نکرده است. وظیفه داریم فقط دین خود را حفظ کنیم. تکالیف شرعیمان را انجام دهیم و به شبهادت منکران جواب دهیم و دیگر هیچ. [7] .
فلسفه نوعی بدعت است:
از دیدگاه برخی از آنان، کسی که فلسفه میخواند یا درس میدهد، از عدالت ساقط است.
انجمن حجتیه و انقلاب اسلامی
با توجه به افکار و عقاید انجمن حجتیه، میتوان به راحتی نتیجه گرفت که اعضای این گروه، هرگز با انقلاب اسلامی رابطهای برقرار نکردند؛ چه اینکه این قیام شیعی را بر خلاف نظر خود میدانستند.
«آنان مبارزه را ممنوع کرده بودند و معتقد بودند این مبارزه به جایی نمیرسد مسؤولان انجمن اعلام کردند: هر کس مایل به شرکت در فعالیتهای سیاسی و تظاهرات باشد، باید از انجمن کنارهگیری کند. در این ایام بسیاری از اعضا - که عمدتاً مقلد امام خمینیرحمه الله بودند - علاوه بر شرکت در فعالیتهای ضد رژیم، برخوردهای فکری با انجمن را آغاز کردند و برخی با عنوان سازمان «عباد صالح» انشعاب یافتند». [8] .
از جمله مواردی که به صراحت در مقابل فرمایش بنیان گذار انقلاب ایستادگی کردند، برپایی جشنهای نیمه شعبان در سال 1357 بود! [9] این در صورتی بود که امام خمینیرحمه الله در سوگ شهدای نهضت اسلامی، مردم را به عزای عمومی و عدم برگزاری جشن دعوت کرده بود.
در 26 تیرماه 1362 امام خمینیرحمه الله در پی سخنانی مهم، کسانی را که معتقد بودند باید معصیت زیاد شود تا امام زمان ظهورعلیه السلام کند، به شدت مورد مذمت قرار داد. در پی آن بود که رسماً این انجمنطبق بیانیهای انحلال خود را اعلام کرد. [10] .
[1] سید مجید پورطباطبایی، در جستجوی قائم، ص 389.
[2] طاهر احمدزاده، مصاحبه با نشریه چشم انداز ایران، ش 2، سال 1378.
[3] بهائیت در ایران، ص 248.
[4] نشریه چشم انداز ایران، سال اول، ش 2.
[5] روزنامه کیهان، سال 1381، ص 102 شهریور.
[6] ر.ک: همان.
[7] پگاه، ش 4 و71 آبان 1381.
[8] از: علی اکبر هاشمی رفسنجانی: روزنامه عروةالوثقی، 22 مهرماه 1361 به نقل از کتاب در شناخت حزب قاعدین.
[9] ر.ک: مجله پگاه، ش 72، سال 81.
[10] تحقیق از: محسن ملکی.
اسماعیلیه
اسماعیلیه» فرقهای هستند که به امامت شش امام اوّل شیعیان اثنی عشری معتقدند؛ امّا پس از امام صادقعلیه السلام بزرگترین فرزند او، اسماعیل یا فرزند او، محمد را به امامت پذیرفتند.
اسماعیل بزرگترین فرزند امام صادقعلیه السلام و مورد علاقه و احترام آن حضرت بود.
اگرچه از برخی روایات خلاف این به دست میآید؛ ولی علمای شیعه او را بزرگ داشته و از وی به نیکی یاد کردهاند. به نظر شیخ طوسیرحمه الله او جزء رجال امام صادقعلیه السلام و اصحاب ایشان است. با توجه به علاقه امام صادقعلیه السلام به اسماعیل، او مردی جلیلالقدر بوده است. از امام صادقعلیه السلام درباره امامت او سؤال شد و حضرت نفی کرد. [1] به این ترتیب اسماعیلیه به هفت امام معتقدند و همین مطلب اعتقاد مشترک در میان همه فرقههای اسماعیلیه است. یکی از ادلّه نامیده شدن اسماعیلیه به «سبعه» نیز همین مطلب است. از دیگر ادلّه این نامگذاری، اختلاف آنان با امامیّه در مورد هفتمین امام است.
از دیگر نامهای اسماعیلیه، «باطنیه» است. مهمترین ویژگی این گروه باطنیگری و تأویل آیات و احادیث و معارف و احکام اسلامی است. آنان معتقدند: متون دینی و معارف اسلامی دارای ظاهر و باطن است که باطن آن را امام میداند. فلسفه امامت تعلیم باطن دین و بیان معارف باطنی است. اسماعیلیه در جهت تأویل معارف اسلامی، معمولاً از آرای فیلسوفان یونانی - که در آن زمان سخت رواج یافته بود - سود میجستند. به اعتقاد همه فرقههای اسلامی، اسماعیلیان در تأویل دین افراط کردند. حتی بسیاری از مسلمانان آنان را به عنوان یکی از فرقهها و مذاهب اسلامی قبول ندارند. [2] .
ریشه پیدایش اسماعیلیه شاید در این نکته نهفته باشد که اسماعیل فرزند ارشد امامصادقعلیه السلام مورد احترام آن حضرت بود؛ به همین دلیل برخی پنداشتند که پس از امام صادقعلیه السلام او به امامت خواهد رسید. اما اسماعیل در زمان حیات امام صادقعلیه السلام، ازدنیارفت وآن حضرت شیعیان را بر مرگ پسر شاهد گرفت و جنازه او را در حضور آنان و به صورت علنی، تشییع و دفن کرد.
[1] ر.ک: شیخ طوسی، رجال، ص 146.
[2] ر.ک: مطهری، مرتضی، کلام و عرفان، ص 31
احمدیه
فرقه ی «احمدیّه» یا «قادیانی»، یکی از فِرَق مذهبی در جامعه ی مسلمانان هندوستان و پاکستان است. مؤسّس و بانی آن «میرزا غلام احمد قادیانی» بود. او در شهر قادیان پنجاب هندوستان در سال 1879 م. درگذشت. هنوز پیروان او در هندوستان، پاکستان، آفریقا و اندونزی بسیارند.
«احمدیّه»، در مبادی اصولی تابع اسلام می باشند و فقط در سه اصل اختلاف دارند:
1- عقیده به رجعت مسیح 2- اصل جهاد 3- مسأله ظهور مهدی (عج)
در باب مسیح بر آنند که عیسی علیه السلام مقتول نگردید و بر روی صلیب نَمُرد، بلکه ظاهراً به نظر مردم چنین آمد، پس او را در قبری دفن کردند و او بعد از 40 روز برخاست و به هندوستان رفت و در کشمیر اقامت کرد و به نشر دعوت انجیل پرداخت و پس از 120 سال عمر در شهر «سِرینَگَر» در گذشت.
در باب مسأله جهاد معتقدند که جهاد با شمشیر با دشمنان دین اسلام حرام است، بلکه باید این تکلیف شرعی با وسایل مسالمت آمیز اعمال شود، به همین مناسبت «احمدیّه» نسبت به دولت انگلیس وفادار بوده اند.
در باب مهدویّت بر آنند که مهدی (عج)، مظهر «عیسی علیه السلام» و «رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم» و چون بعضی روایات اسلامی ظهور مهدی منتظر (عج) را در اوایل قرن 14 هـ. ق خبر داده بودند؛ «غلام احمد» خود را «مهدی وقت» معرّفی کرد.
«احمدیّه» مرجعی به نام انجمن «احمدیّه» دارند که مرکز آن «لاهور» و رئیس آن مکلّف به رسیدگی امور دینی و ارشاد پیروان است. («فرهنگ فارسی معین»، ج 5، ص 104 - «آخرین امید»، ص 213)
اثنی عشری
اثنی عشری
«اثنی عشری» یا «دوازده امامی» پر جمعیتترین فرقههای شیعه هستند. آنان معتقد به دوازده امامند که با حضرت علیعلیه السلام آغاز میشود و به محمدبن حسن مهدی آلمحمدصلی الله علیه وآله ختم میگردد. [1] .
ایشان دلایل فراوانی از آیات قرآن و احادیث نبوی بر امامت علیعلیه السلام اقامه نموده و امامت آن حضرت را به نص صریح از طرفخداوند دانستهاند. همچنین معتقدند: پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله از طرف خداوند، تمامی امامان دوازدهگانه را معرفی کرده است. [2] .
آنان، امامان را مانند پیامبر، ملهم از جانب خدا میدانند و میگویند: امام ریاست عامّه دارد و مقام او ما فوق بشر عادی است و از آن روزی که خداوند آدم را آفرید، نور خود را در برگزیدگان خویش - از حضرت نوح، ابراهیم، موسی و عیسیعلیهم السلام گرفته تا به حضرت محمدصلی الله علیه وآله، خاتمالانبیا - سرایت داد و از وی آن نور را به اوصیای او، ائمه طاهرینعلیهم السلام، سریان داد و همان نور و روح خدایی است که در امام عصرعلیه السلام تجلّی میکند و او را از سطح بشر عادی فراتر میبرد وی را قادر میسازد که قرنها؛ بلکه هزاران سال بی هیچ گزند و آزار و بدون ضعف و پیری، با بدن جسمانی - که در بشر عادی موجب کون و فساد است - زندگی کند و در زمان مناسب به امر خداوند از پس پرده غیب ظهور فرماید.
__________________________
شهرستانی، الملل والنحل، ج 1، ص 179.
[2] لسان العرب، ج 12، ص 24؛ مجمع البحرین، ج 6، ص 14.
[3] ر.ک: یس (36)، آیه 12؛ بقره (2)، آیه 124؛ هود (11)، آیه 17؛ فرقان (25)، آیه 74؛ احقاف (46)، آیه 12.
امامیه
امامیّه، نام عمومی فرقههایی است که به امامت بلافصل علی بن ابیطالبعلیه السلام و فرزندان او معتقدند. [1] .
از دیدگاه آنان، جهان از امام تهی نتواند بود و منتظر خروج واپسین امام هستند که در آخِرُالزّمان ظهور میکند و جهان را پس از آنکه پر از ستم و بیداد شده، مالامال از عدل و داد میفرماید.
«امام» (از ریشه امّ) به معنای قصد کردن است و «امام» کسی است که مقتدا و پیشوای دیگران باشد. به قافله سالار نیز امام گویند. [2] .
در قران کریم به معنای راهنما و دلیل و... آمده است. پیش نماز را نیز امام گویند و به این معنا نخستین امام مسلمین حضرت ختمی مرتبت بود و پس از وی پیشوایی و پیش نمازی به جانشینان او رسید. [3] .
«امامت» در شیعه ریاست عامّه مسلمانان در امور دین و دنیا و نیابت از پیامبرصلی الله علیه وآله است. عقلاً واجب است که پیغمبر برای خود جانشینی تعیین کند؛ زیرا امامت «لطف خداوند» بر بشر است و اگر برای مردمان پیشوای عادلی باشد که از او اطاعت کنند تا حق مظلوم را از ظالم بستاند و ستمگران را از بیداد و ستم باز دارد و مردم را به صلاح و سداد آورد؛ موجب خیر دنیا و آخرت ایشان خواهد بود.
در نظر شیعه امامیّه، امام باید دارای اوصاف و شرایطی باشد:
یکم. باید «معصوم» باشد؛ یعنی، با وجود قدرت بر انجام فعل، هیچ انگیزهای بر ترک طاعت و ارتکاب معصیت عمداً و یا سهواً در او وجود نداشته باشد.
دوم. امام باید «مَنصُوصٌ علیه» باشد؛ زیرا عصمت از امور باطنی است و کسی جز خداوند بر آن آگاه نیست. پس خداوند - که بر عصمت او دانا است - باید به امامت او به نص حکم کند و یا کرامتی از امام صادر شود، که صدق دعوی او را برساند.
سوم. امام باید «اَفْضَل» مردم زمان خود باشد.
چهارم. امام بر حق بعد از پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله، حضرت علیعلیه السلام و بعد از آن یازده فرزند او هستند که همه معصوم و در عهد خود افضل خلایق بودند. آنان به نص صریح امام قبلی، به این مقام تعیین شدهاند.
همچنین شیعیان امامیّه اثنی عشریه معتقدند: امامان دارای «علم لَدُنّی» هستند و آن علمی است که مفهوم تمام دین و علوم غیبی و همه دانستنیهای جهان را در بر میگیرد. این علم لدنی و مخفی، بر حضرت علیعلیه السلام مکشوف شد و از آن حضرت پیاپی به دیگر امامان منتقل گردید، بنابراین امام از همه وقایع گذشته و آینده جهان اطلاع دارد. همچنین معتقدند: به جای «وحی» - که بر پیغمبران نازل میگردد - امامان ملهم از غیب هستند و خداوند امور غیبی را به آنان الهام میکند.
و ایشان را از اسرار عالم آگاه میسازد؛ با این فرق که پیغمبرصلی الله علیه وآله جبرئیل را میدید و کلام او را میشنید؛ اما امام کلام جبرئیل را میشنود ولی او را نمیبیند.
از دیدگاه شیعه امامیّه، وجود امام بر روی زمین، دلیل «لطف خداوند» بر خلایق است. حکمت و عدالت اقتضای چنین لطفی را میکند؛ از این جهت خداوند در هر عصری امامی را بر مردم میگمارد، تا هادی و رهبر ایشان باشد و آنان را از خطا و گمراهی نگه دارد.
________________________________________
شهرستانی، الملل والنحل، ج 1، ص 179.
[2] لسان العرب، ج 12، ص 24؛ مجمع البحرین، ج 6، ص 14.
[3] ر.ک: یس (36)، آیه 12؛ بقره (2)، آیه 124؛ هود (11)، آیه 17؛ فرقان (25)، آیه 74؛ احقاف (46)، آیه 12.
ابقع
«اَصْهَب»، نام یکی از سه گروه دارای پرچم است که در آخر الزّمان، در شام بر علیه امام قائم (عج) خروج می کند. این مطلب در حدیثی از امام باقر علیه السلام نقل شده که فرمود:
«در شام سه گروه دارای پرچم، خروج می کنند: اَصْهَب، اَبْقَع و سفیانی.» («اعلام الوری»، ص 428)
سفیانی ابتدا با «اَبْقَع»، برخورد می کند و می جنگد و پیروان وی را می کشد و سپس «اَصْهَب» را هم می کُشد. («بحارالانوار»، ج 52، ص 237)
اشراط الساعه
«اشراط» (جمع «شَرَط») به معنای علامت است. بنابراین «اشراط الساعة» به معنای نشانههای نزدیک شدن قیامت است. [1] این اصطلاح بر مجموع حوادثی اطلاق میشود که پیش از واقعه عظیم قیامت، اتفاق خواهد افتاد.
تعبیر «اَشْراطُ السَّاعَة» تنها یک بار در قرآن کریم به کار رفته است:
«فَهَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها فَأَنَّی لَهُمْ إِذا جاءَتْهُمْ ذِکْراهُمْ»؛ [2] «آیا آنها جز این انتظاری دارند که قیامت ناگهان بر پا شود؛ [آن گاه ایمان آورند] در حالی که هم اکنون نشانههای آن آمده است، اما هنگامی که بیاید تذکر و ایمان آنها سودی نخواهد داشت».
در روایات - بهویژه از طریق اهل سنّت [3] - اینانگاره، فراوان مورد اشاره قرار گرفته است.
یکی از حوادث مهمی که در آستانه قیامت رخ خواهد داد و مورد اتفاق شیعه و اهل سنّت است، ظهور مردی از خاندان پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله میباشد.
شیعه معتقد است:
او فرزند امام حسن عسکریعلیه السلام است که در سال 255 ق. متولد شده و هماکنون به قدرت الهی زنده است. هر گاه خداوند اراده کند، او پرچم قیام را بر دوش خواهد گرفت و تا او نیاید و حکومت عدل را در گیتی برپای ندارد، عمر جهان به سر نمیرسد و قیامت بر پا نمیگردد.
به نظر میرسد روایات بیانگر نشانههای ظهور و روایات حکایتگر نشانههای برپایی قیامت، در هم آمیخته شده باشند. (نشانههای ظهور)
پیامبر گرامی اسلام میفرماید:
«عَشرٌ قَبْلَ السَّاعَةِ لابُدَّ مِنْها السُّفیَانِیُّ وَالدَّجّالُ وَالدُّخانُ وَالدّابَّةُ وَخُروُجُ القائِمِ وَطُلُوعُ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا وَنُزُولُ عِیسیعلیه السلام وَخَسْفٌ بِالْمَشرِقِ وَخَسْفٌ بِجَزیرَةِ العَرَبِ وَنَارٌ تَخْرُجُ مِنْ عَدَن تَسُوقُ النّاسَ اِلَی المَحْشَرِ»؛ [4] «ده چیز، پیش از برپایی قیامت، به ناگزیر رخ خواهد داد: خروج سفیانی و دجّال، پیدا شدن دود و جنبنده، خروج قائم، طلوع خورشید از مغرب آن، فرود آمدن حضرت عیسیعلیه السلام از آسمان، فرو رفتن [در زمین] در ناحیه مشرق و فرو رفتن در منطقه جزیرةالعرب و آتشی که از انتهای عدن بر میخیزد و مردمان را به سوی صحرای محشر میکشاند».
بر این اساس، همه نشانههای ظهور، به گونهای نشانههای قیامت هم هستند؛ ولی همه نشانههای قیامت، نمیتوانند نشانههای ظهور باشند؛ زیرا ممکن است، برخی از آنها پس از ظهور حضرت مهدیعلیه السلام واقع شوند.
یکی از مشروحترین و جامعترین احادیث در این زمینه، حدیثی است که ابن عباس از پیغمبر گرامی اسلامصلی الله علیه وآله در داستان حجةالوداع نقل کرده و حاوی نکات ارزشمند فراوانی است. او میگوید: «ما با پیامبر اسلامصلی الله علیه وآله در «حجةالوداع» بودیم، حضرت حلقه در خانه کعبه را گرفت و رو به ما کرد و فرمود: آیا شما را از «اَشْراطُ السَّاعة» آگاه کنم و سلمان - که در آن روز از همه به پیامبرصلی الله علیه وآله نزدیکتر بود - عرض کرد: آری ای رسول خدا!
فرمود: از نشانههای قیامت تضییع نماز، پیروی از شهوات، تمایل به هواپرستی، گرامی داشتن ثروتمندان و فروختن دین به دنیا است. در این هنگام است که قلب مؤمن در درونش آب میشود - آن چنان که نمک در آب [ذوب میشود] - از این همه زشتیها که میبیند و توانایی بر تغییر آن ندارد.
سلمان گفت: ای رسول خدا! آیا چنین امری واقع میشود؟
فرمود: آری، سوگند به آن کس که جانم به دست اوست! در آن زمان، زمامدارانی ظالم، وزرایی فاسق، کارشناسانی ستمگر، و امنایی خائن بر مردم حکومت میکنند.
سلمان پرسید: ای رسول خدا! آیا این امر واقع میشود؟
فرمود: آری سوگند به آن کس که جانم در دست اوست! در آن هنگام زشتیها، زیبا و زیباییها، زشت میشود. امانت به خیانتکار سپرده میشود و امانتدار خیانت میکند. دروغگو را تصدیق و راستگو را تکذیب میکنند.
سلمان پرسید: ای رسول خدا! آیا چنین چیزی واقع میشود؟!
فرمود: آری، سوگند به کسی که جانم در دست اوست! در آن روز حکومت به دست زنان، و مشورت با بردگان خواهد بود، کودکان بر منبرها مینشینند و دروغ، «ظرافت» و زکات «غرامت» و بیتالمال «غنیمت» محسوب میشود.
مردم به پدر و مادر [خود] بدی میکنند و به دوستانشان نیکی و ستاره دنبالهدار در آسمان ظاهر میشود.
سلمان گفت: ای رسول خدا! آیا این امر واقع میشود؟!
فرمود: آری سوگند به کسی که جانم به دست اوست! در آن زمان زن با شوهرش شریک تجارت میشود (و هر دو تمام تلاش خود را در بیرون خانه و برای ثروت اندوزی به کار میگیرند). باران کم میشود. صاحبان کَرَم خسیس و تهیدستان، حقیر شمرده میشوند. در آن هنگام بازارها به یکدیگر نزدیک میگردد. یکی میگوید چیزی نفروختم و دیگری میگوید سودی نبردم! همه زبان به شکایت و مذمت پروردگار میگشایند!
سلمان گفت: ای رسول خدا! آیا این امر واقع میشود؟!
فرمود: آری سوگند به کسی که جانم در دست اوست! در آن زمان اقوامی به حکومت میرسند که اگر مردم سخن بگویند، آنان را میکشند، و اگر سکوت کنند، همه چیزشان را مباح میشمرند! اموال آنها را غارت میکنند و احترامشان را پایمال و خونهایشان را میریزند! دلها را پر از عداوت و وحشت میکنند، و همه مردم را ترسان و خائف و مرعوب میبینی!
سلمان عرض کرد: ای رسول خدا! آیا این امر واقع میشود؟!
فرمود: آری، قسم به آن کسی که جانم به دست او است! در آن هنگام چیزی از مشرق و چیزی از مغرب میآورند (قوانینی از شرق و قوانینی از غرب) و امت من متلوّن میگردد! وای در آن روز بر ضعفای امت از آنها و وای بر آنها از عذاب الهی! نه بر صغیر رحم میکنند، نه به کبیر احترام میگذارند و نه گنهکاری را میبخشند! بدنهایشان همچون آدمیان است؛ اما قلبهایشان قلبهای شیطانها است.
سلمان گفت: ای رسول خدا! آیا این امر واقع میشود؟!
فرمود: آری سوگند به آن کسی که جانم در دست او است! در آن زمان مردان به مردان قناعت میکنند و زنان به زنان و بر سر پسران به رقابت بر میخیزند؛ همانگونه که برای دختران در خانوادههایشان! مردان، خود را شبیه زنان و زنان خود را شبیه مردان میکنند! زنان بر زین سوار میشوند (و به خودنمایی میپردازند)؛ لعنت خدا بر آنان باد!
سلمان عرض کرد: ای رسول خدا! آیا این امر واقع میشود؟!
فرمود: آری سوگند به کسی که جانم در دست او است! در آن زمان به تزیین مساجد میپردازند، آنچنان که یهود و نصارا معابد را تزیین میکنند! قرآنها را میآرایند (بیآنکه به محتوای آن عمل کنند)! منارههای مسجد طولانی و صفوف نماز گزاران فراوان میشود؛ اما دلها نسبت به یکدیگر دشمن و زبانها مختلف است!
سلمان گفت: ای رسول خدا! آیا این امر واقع میشود؟!
فرمود: آری سوگند به کسی که جانم در دست او است! در آن هنگام پسران امت من با طلا تزیین میکنند و لباسهای ابریشمین حریر و دیباج میپوشند و از پوستهای پلنگ برای خود لباس تهیه میکنند!
سلمان عرض کرد: ای رسول خدا! آیا این امر واقع شدنی است؟!
فرمود: آری سوگند به کسی که جانم به دست او است! در آن هنگام زنا آشکار میگردد. معاملات با غیبت و رشوه انجام میگیرد. دین را فرو مینهند و دنیا را بر میدارند!
سلمان گفت: ای رسول خدا! آیا این امر شدنی است؟!
فرمود: آری، سوگند به کسی که جانم به دست او است! در آن هنگام طلاق فزونی میگیرد، و حدّی برای خدا اجرا نمیشود؛ اما با این حال به خدا ضرر نمیزنند (خودشان زیان میبینند).
سلمان عرض کرد: ای رسول خدا! آیا این شدنی است؟!
فرمود: آری، سوگند به کسی که جانم به دست او است! در آن هنگام زنان خواننده میشوند. آلات لهو و نوازندگی آشکار میشود و اشرار امتم به دنبال آن میروند!
سلمان گفت: ای رسول خدا! آیا این شدنی است؟!
فرمود: آری سوگند به کسی که جانم به دست او است! در آن هنگام، ثروتمندان امتم، برای تفریح به حج میروند و طبقه متوسط برای تجارت، و فقیران آنها برای ریا و تظاهر! در آن زمان اقوامی پیدا میشوند که قرآن را برای غیر خدا فرا میگیرند و با آن همچون آلات لهو، رفتار میکنند! و اقوامی روی کار میآیند که برای غیر خدا علم دین فرا میگیرند! فرزندان نامشروع فراوان میشوند، و قرآن را به صورت غنا میخوانند و برای دنیا بر یکدیگر سبقت میگیرند.
سلمان عرض کرد: ای رسول خدا! آیا این امر واقع میشود؟!
فرمود: آری، سوگند به کسی که جانم به دست او است! این در زمانی است که پردههای حرمت دریده و گناه فراوان میشود. بدان بر نیکان مسلط میگردند. دروغ زیاد و لجاجت آشکار میشود. فقر فزونی میگیرد. مردم با انواع لباسها بر یکدیگر فخر میفروشند. بارانهای بیموقع میبارد. قمار و آلات موسیقی را جالب میشمرند، و امر به معروف و نهی از منکر را زشت میدانند؛ به گونهای که مؤمن در آن زمان از همه امت خوارتر میشود. قاریان قرآن و عبادت کنندگان پیوسته به یکدیگر بدگویی میکنند و آنها را در ملکوت آسمانها افرادی پلید و آلوده میخوانند.
سلمان عرض کرد: ای رسول خدا! آیا این امر واقع میشود؟!
فرمود: آری، سوگند به کسی که جانم در دست او است! در آن هنگام ثروتمند رحمی بر فقیر نمیکند، تا آنجا که نیازمندی در میان جمعیت به پا میخیزد و اظهار حاجت میکند، و هیچ کس چیزی در دست او نمینهد!
سلمان گفت: ای رسول خدا! آیا این امر شدنی است؟!
فرمود: آری سوگند به کسی که جانم به دست او است! در آن هنگام «رویبضة» سخن میگوید!
سلمان عرضکرد: پدر ومادرم فدایت باد ای رسول خدا! «رویبضة» چیست؟
فرمود: کسی درباره محروم سخن میگوید که هرگز سخن نمیگفت (و کسی اظهار نظر میکند که مجال اظهار نظر به او نمیدادند).
در این هنگام طولی نمیکشد که فریادی از زمین بر میخیزد، آن چنان که هر گروهی خیال میکند این فریاد در منطقه آنها است.
باز مدتی که خدا میخواهد به همان حال میمانند، سپس در این مدت زمین را میشکافند و زمین پارههای دل خود را بیرون میافکند. فرمود: منظورم طلا و نقره است. سپس به ستونهای مسجد با دست مبارکش اشاره کرد و فرمود: همانند اینها! و درآن روز دیگر طلا ونقرهبهدرد نمیخورد.
[و فرمان الهی فرا میرسد]. این است معنای سخن پروردگار:
«فَقَدْ جاءَ اَشْراطُها». [5] . [6] .
[1] کتاب العین، ج 6، ص 235؛ مجمع البحرین، ج 4، ص 257.
[2] محمد (47)، آیه 18.
[3] ر.ک: صنعانی، المصنف، ج 11، ص 274؛ علی بن جعد، مسند، ص 248؛ ابن ابیشیبه، المصنف، ج 8،ص 267؛ ابن ابی عاصم، کتاب الاوائل، ص 114؛ النسائی، السنن الکبری، ج 1، ص 255؛ الطبرانی، المعجمالکبیر، ج 9، ص 296.
[4] کتاب الغیبه، ص 436، ح 426؛ ر.ک: صحیح ابن حبان، ج 15، ص 257.
[5] سوره محمد(47)، آیه 18.
[6] تفسیر نمونه، ج 21، ص 454 - 459؛ به نقل از تفسیر علی بن ابراهیم. همچنین ر.ک: بحارالانوار، ج 6، ص 308، ح 6.
امدادهای غیبی در عصر ظهور
بدون تردید از برترین آموزههای پیامبران ایمان به «غیب» است. خداوند متعال در ابتدای صحیفه آسمانی خود آن گاه که ویژگیهای پرهیزگاران را بر شمرده، ایمان به غیب را در رأس ویژگیها قرار داده میفرماید: «ذلِکَ الکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدَیً لِلمُتَقینَ الذینَ یُؤمِنُونَ بِالغَیبِ وَ...» [1] «این است کتابی که در [حقانیت] آن هیچ تردیدی نیست [و] مایه هدایت تقوا پیشگان است؛ آنان که به غیبت ایمان میآورند و...».
بخشی از این اعتقاد، مربوط به «امدادهای غیبی» خداوند است. این امدادهای الهی، در طول تاریخ به بهترین صورت ممکن به کمک انسانها آمده و آنان را در برابر زوال و نابودی یاری کرده است.
از آیات قرآن به روشنی استفاده میشود که خداوند در مقابله حق با باطل، جانب جریان حق را نگه میدارد و از آن دفاع میکند. این دفاع، گاهی از طریق نیروهای پنهان و امدادهای غیبی صورت میگیرد و روشن است که در بزرگترین و وسیعترین رویارویی حق با باطل و انقلابی که در راستای اهداف پیامبران در نظام هستی رخ خواهد داد (قیام حضرت مهدیعلیه السلام)، این سنّت الهی بیش از پیش جلوه خواهد کرد.
اگر چه اساس قیام حضرت مهدیعلیه السلام بر امور طبیعی است؛ ولی به اقتضای عظمت و گستردگی آن قیام جهانی، خداوند برخی از نیروهای پنهان و فوق طبیعی را در اختیار آن حضرت قرار خواهد داد تا موجبات پیروزی ایشان، هر چه بهتر فراهم آید.
نمونههایی از امدادهای غیبی:
نصرت الهی
نصرت الهی یکی از نمونههای بارز جانبداری خداوند از اهل ایمان و جریان حق است. قرآن در این باره میفرماید: « وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیُّ عَزیزٌ» [2] ؛ «و قطعاً خداوند به کسی که [دین] او را یاری میکند، یاری میدهد؛ چرا که خدا سخت نیرومند شکستناپذیر است».
این نصرت و یاری نه تنها شامل حال پیامبران الهی شده که در روایات فراوانی از آن به عنوان یکی از عوامل پیروزی حضرت مهدیعلیه السلام یاد شده است.
پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله در این باره فرمود: «قائِمُ اَهْلِ بَیْتی... یُؤیَّدُ بِنَصرِ اللّهِ»؛ «... قائم اهل بیت من به نصرت الهی تأیید میشود». [3] .
2) فرشتگان
از دیگر نیروهای غیبی خداوند - که به یاری مؤمنان آمده و میآید - فرشتگان الهی هستند. خداوند در قرآن مجید، در مواردی چند یاری فرشتگان را این گونه بر شمرده است:
2-1. فرشتگان یاری دهنده حضرت لوط علیه السلام: «قالَ فَمَا خَطبُکُمْ اَیُّهَا المُرْسَلُونَ، قَالُوا اِنَّا اُرْسِلْنا اِلی قَوْمٍ مُجْرِمِینَ لِنُرْسِلَ عَلَیْهِم حِجارَةً مِنْ طینٍ مُسَوِّمَةً عِنْدَ رَبِکَ لِلْمُسْرِفینَ» [4] ؛ «... پس مأموریت شما چیست ای فرستادگان (خدا)؟ گفتند: ما به سوی قوم مجرمی فرستاده شدیم تا بارانی از «سنگ - گل» بر آنها بفرستیم؛ سنگ هایی که از ناحیه پروردگارت برای اسرافکاران نشان شده است».
2-2. فرشتگان جنگ بدر: «إِذْ تَسْتَغیثُونَ رَبَّکُمْ فَاسْتَجابَ لَکُمْ أَنّی مُمِدُّکُمْ بِأَلْفٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُرْدِفینَ» [5] ؛ «[بهخاطر بیاورید] زمانی را [که از شدت ناراحتی در میدان بدر] از پروردگارتان تقاضای کمک میکردید و او تقاضای شما را پذیرفت [او گفت] من شما را به یک هزار از فرشتگان که پشت سر هم فرود میآیند یاری میکنم».
2-3. فرشتگان در جنگ احزاب:
«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ جاءَتْکُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ ریحًا وَ جُنُودًا لَمْ تَرَوْها وَ کانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرًا» [6] ؛ «ای کسانی که ایمان آوردهاید! نعمت خدا را بر خودتان به یاد آورید؛ در آن هنگام که لشکرهای [عظیمی] به سراغ شما آمدند؛ ولی ما باد و طوفان سختی بر آنها فرستادیم و لشکریانی که آنها را نمیدیدید [و به این وسیله آنها را در هم شکستیم] و خداوند به آنچه انجام میدهید بینا است».
پیامبر گرامی اسلامصلی الله علیه وآله در روایتی پس از آنکه نصرالهی را از جمله امدادهای غیبی مربوط به قیام حضرت مهدیعلیه السلام ذکر فرموده، چنین میگوید: «... و به وسیله فرشتگان خداوند یاری میشود...». [7] .
از روایات استفاده میشود فرشتگانی که به یاری حضرت مهدیعلیه السلام میشتابند، سه گروه هستند:
الف) فرشتگان مقرب
روایات فراوانی درباره نزول فرشته وحی و دیگر ملائکه مقرّب خداوند هنگام ظهور در دست است که حکایت از عظمت و بزرگی قیام حضرت مهدیعلیه السلام دارد.
ابوحمزهثمالی گوید: از امامباقرعلیه السلام شنیدم که فرمود: «لَوْ قَدْ خَرَجَ قائِمُ آلِ مُحمَّدٍ لَنَصَرَهُ اللّهُ بِالْمَلائِکَةِ المُسَوِّمینَ وَالمُرْدِفینَ وَالمُنزَلِینَ وَالکَروُبینَ یَکُونُ جَبْرَئیلُ اَمامَهُ وَمیکائیلُ عَنْ یَمینِهِ وَاِسْرافیلُ عَنْ یَسارِهِ...» [8] ؛ «هرگاه قائم آل محمد خروج کند بدون شک خداوند با ملائکه مسوّمین و مردفین و منزلین و کرّوبین او را یاری خواهد فرمود. جبرئیل پیش روی او، میکائیل در سمت راست او و اسرافیل در سمت چپ او قرار دارند...».
ب) فرشتگان حاضر در جنگ بدر
روایاتی چند، از یاری شدن حضرت مهدیعلیه السلام توسط فرشتگان حاضر در جنگ بدر حکایت دارد.
امام باقرعلیه السلام میفرماید: «یا ثابت! کَأَنِّی بِقائِمِ اَهلِ بَیتی قَدْ اَشرَفَ عَلی نَجَفِکُمْ هَذا - وَ أَوْمَأ بِیَدِهِ اِلَی نَاحِیَةِ الکُوفَةِ - فَاِذَا هُوَ اَشْرَفَ عَلَی نَجَفِکُم نَشَرَ رَایَةَ رَسُولِ اللَّهِصلی الله علیه وآله فَاِذا هُوَ نَشَرَهَا اِنحَطَّتْ عَلَیهِ مَلائِکَةُ بَدْرٍ...» [9] ؛ «ای ثابت! گویی که من هم اکنون قائم خاندان خویش را مینگرم که به این نجف شما نزدیک میشود - و با دست خود به سمت کوفه اشاره فرمود - و همین که به نجف شما نزدیک شود، پرچم رسول خداصلی الله علیه وآله را بر خواهد افراشت و چون آن را بر افرازد، فرشتگان بدر بر او فرود آیند...».
امام صادقعلیه السلام نیز میفرماید: «هنگامی که قائم قیام کند، فرشتگان روز بدر (آنهایی که در جنگ بدر به یاری پیامبر آمدند)، فرود میآیند و آنان پنج هزارند». [10] .
ج) فرشتگان قیام امام حسین
از روایات استفاده میشود که فرشتگانی در روز عاشورا، جهت یاری امام حسینعلیه السلام نازل شدند؛ ولی به تقدیر الهی آن گاه رسیدند که کارزار به پایان رسیده بود؛ از این رو خداوند آنها را مأمور ساخت تا هنگام قیام منتقم خون امام حسینعلیه السلام، در زمین بمانند و چون آن منتقم ظهور کرد، او را یاری کنند و انتقام خون شهید کربلا را از ستمگران باز ستانند. شعار ایشان «یا لَثاراتِ الحُسَیْن» است. [11] .
3) القای ترس در دل دشمنان
خدای جهان آفرین در قیام جهانی حضرت مهدیعلیه السلام، ترس و دلهره را بر قلب کافران و مشرکان و ستمگران حق ستیز خواهد افکند و آنان قدرت تصمیمگیری و مخالفت را از دست خواهند داد. البته این القای ترس قبلاً نیز در زمان پیامبران وجود داشته است. قرآن شریف در آیات فراوانی به آن اشاره کرده است؛ از جمله میفرماید: «سَنُلقِی فِی قُلُوبِ الَّذیِنَ کَفَروُا الرُّعْبَ...» [12] ؛ «ما در دلهای کسانی که کفر ورزیدند بیم و هراس خواهیم افکند».
بر اساس این باور، هیچ مانعی ندارد که یکی از امدادهای غیبی خداوند برای حضرت مهدیعلیه السلام رعب و ترس باشد که خداوند در دل دشمنان میاندازد؛ همانگونه که در روایات بسیاری بدان تصریح شده است. امام باقرعلیه السلام در این باره فرمود: «القائِمُ مِنّا مَنصُورٌ بِالرُّعْبِ» [13]؛ «قائم ما منصور به رعب (یاری شده با القای ترس در دل دشمنان او) است».
4) نیروهای طبیعت
بخشی از امدادهای غیبی در عصر ظهور، همان تسخیر نیروها و امکانات طبیعی است که خداوند پیامبران خود را به آنها مجهز کرده است؛ همانند: بادها، طوفانها، ابرها و... .
قرآن درباره تسخیر برخی از این عوامل برای حضرت سلیمانعلیه السلام چنین فرموده است: «وَ لِسُلَیْمانَ الرِّیحَ عاصِفَةً تَجْری بِأَمْرِهِ إِلی اْلأَرْضِ الَّتی بارَکْنا فیها وَ کُنَّا بِکُلِّ شَیْءٍ عالِمینَ» [14] ؛ «و تند باد را مسخر سلیمان ساختیم که به فرمان او به سوی سرزمینی که آن را پر برکت کرده بودیم حرکت میکرد، و ما از همه چیز آگاه بودیم».
همچنین درباره یاری رسول گرامی اسلامصلی الله علیه وآله، در جنگ احزاب به وسیله باد و طوفان میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ جاءَتْکُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ رِیحًا وَ جُنُودًا لَمْ تَرَوْها وَ کانَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرًا» [15] «ای کسانی که ایمان آوردهاید! نعمت خدا بر خودتان را به یاد آوردید در آن هنگام که لشکرهای [عظیمی] به سراغ شما آمدند؛ ولی ما باد و طوفانی سخت بر آنها فرستادیم...».
در روایات فراوانی «عوامل طبیعی» از جمله امدادهای غیبی برای آخرین حجّت الهی ذکر شده است.
رسول گرامی اسلامصلی الله علیه وآله در حدیث «معراج» به نقل از خداوند متعال چنین فرموده است: «... وَلَاُسَخِّرَنَّ لَهُ الرِّیاحَ وَلأُذَلِلَنَّ لَهُ الرِّقابَ الصِّعاب...» [16] ؛ «... و باد را مسخر او میکنم و گردنکشان سخت را رام او میسازم...».
[1] بقره (2)، آیه 2 و 3.
[2] حج (22)، آیه 40.
[3] کمالالدین و تمامالنعمة، ج1، ص257، ح2.
[4] ذاریات (51)، آیه 34 - 31.
[5] انفال (8)، آیه 9.
[6] احزاب (33)، آیه 9.
[7] کمالالدین و تمامالنعمة، ج1، ص257، ح2.
[8] الغیبة، ص 234، ح 22.
[9] همان، ص 307، ح 2.
[10] همان، ص 244، ح 44.
[11] شیخ صدوق، عیون اخبار الرضاعلیه السلام، ج 1، ص 399، ح 58.
[12] آل عمران (3)، آیه 151.
[13] کمالالدین و تمام النعمة، ج 1، ص 330، ح 16.
[14] انبیا(21)، آیه 81.
[15] احزاب (33)، آیه 9.
[16] کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، ص 254، باب 23، ح 4.
www.313rahro.blog.ir
انواع نشانه های ظهور
نشانههای ظهور گوناگون است و بر شمردن همه این اقسام، نه چندان مفید است و نه لازم؛ چه آنکه بسیاری از آنها، نشانههای قطعی ظهور نمیباشد. افزون بر این، از نظر سند و محتوا نیز دارای اشکال است و درستی و نادرستی آنها، خیلی روشن نیست. از این رو در تقسیم نشانهها تنها به موارد ذیل بسنده میگردد:
یک . نشانههای حتمی و غیر حتمی
در میان نشانههای ظهور، شماری از آنها به روشنی به عنوان «علایم حتمی ظهور» یاد شده است. منظور از «نشانههای حتمی» - در مقابل نشانههای غیر حتمی - آن است که پدیدار شدن آنها - بدون هیچ قید و شرطی - قطعی و الزامی خواهد بود؛ به گونهای که تا آنها واقع نگردد، حضرت مهدیعلیه السلام ظهور نخواهد کرد. البته باید توجه نمود که حتمی و یا مسلم و قطعی بودن وقوع این نشانهها، به این معنا نیست که پدید نیامدن آنها، محال است؛ بلکه به حسب فراهم بودن شرایط و مقتضیات و نبودن باز دارندهها، پدید آمدن آنها - اگر خداوند اراده کند - قطعی خواهد بود.
از روایات فراوانی که در میان آنها روایات صحیح نیز وجود دارد حتمی بودن نشانههای پنج گانه ذیل استفاده میشود: خروج سفیانی، قیام یمانی، صیحه آسمانی، قتل نفس زکیّه و خسف در بیداء.
امام صادقعلیه السلام میفرماید: «پنج امر قبل از قیام قائم از نشانهها است: صیحه و سفیانی و خسف در بیداء و خروج یمانی و قتل نفس زکیّه». [1] .
در پارهای روایات از حتمی بودن آن نشانهها، چنین تعبیر شده است: امام صادقعلیه السلام فرمود: «امور حتمی که قبل از قیام قائم به ناگزیر خواهد بود [عبارت است از:] خروج سفیانی، خسف در بیداء، قتل نفس زکیّه و منادی که از آسمان ندا سر خواهد داد». [2] .
در برابر نشانههای حتمی، نشانههای غیر حتمی قرار دارد؛ یعنی، مقید و مشروط به اموری است که در صورت تحقق آنها، به عنوان نشانه پدید میآید. به عبارت دیگر نشانههای غیر حتمی شاید پدید آید و شاید پدید نیاید و امام زمانعلیه السلام ظهور کند. پارهای از نشانههایی که به حتمی بودن آنها تصریح نشده، از این قرار است:
1. مرگ و میرها، زلزلهها و جنگها و آشوبهای فراگیر
2. خسوف و کسوف نابههنگام
3. بارش بارانهای فراوان و...
دو . نشانههای متصلبه ظهور و غیر متصل به ظهور
بر اساس روایاتی چند، شماری از نشانههای ظهور، متصل به آن خواهد بود؛ به گونهای که بین آنها و ظهور حضرت مهدیعلیه السلام فاصله زیادی نباشد. البته اینکه فاصله آن نشانهها تا ظهور چه مدت و یا چند روز است، به طور دقیق روشن نیست؛ ولی قدر مسلم آن است که فاصله زیاد نیست و احتمالاً، مجموعه نشانههای متصل به ظهور، در همان سال ظهور، یا سال پیشازآن، رخ میدهد. برایناساس تردیدی نیست که شماری از نشانههای ظهور، نزدیک ظهور و متصل به آن واقع میشود. در مقابل نشانههای غیرمتصل است که در طول تاریخ در دوران غیبت کبری، اتفاق افتاده و خواهد افتاد.
سه . نشانههای غیر عادی
تحقق نشانههای ظهور - همچون واقع شدن سایر پدیدهها - به روال طبیعی و عادی است؛ ولی پیشگویی برخی از آنها، به گونهای در روایات بازتاب یافته که به نظر میرسد، واقع شدن آنها به طور عادی، غیرممکن مینماید و تحقق آنها به صورت غیرطبیعی در چهار چوب معجزه خواهد بود؛ مثلاً طلوع خورشید از مغرب و صیحه آسمانی، اگر همان معنای ظاهری آنها مراد باشد، باید به گونه معجزه رخ دهد؛ زیرا پدیدار شدن چنین اموری، عادتاً ممکن نیست. البته شاید بعضی از این نشانهها، معنای کنایی و رمزی داشته باشد و به رخدادهایی اشاره کند که پیدایش آنها عادتاً امکان دارد.
در پایان گفتنی است که حدیثهای فراوانی در مورد نشانههای ظهور، در منابع روایی وجود دارد. اسناد این روایات، بیشتر ضعیف و غیرقابل اعتماد است. از نظر دلالت نیز، هماهنگی و انسجام لازم بین آنها نیست و پارهای از آنها مصحف و مخلوط میباشد.
به نظر میرسد، اهمیت بسیار مسأله «مهدویّت» از یک سو و علاقهمندی شدید مسلمانان به آگاهی از چگونگی رخدادهای آینده و پدیدار شدن نشانههای ظهور مهدیعلیه السلام، از سوی دیگر، سبب شده که دشمنان و بدخواهان - به ویژه حاکمان ستمگر - وسوسه شوند که در جهت برآوردن منافع سیاسی خویش، تغییراتی در روایات به وجود آورند. [3] .
اینک با انبوهی از روایات صحیح و غیرصحیح در زمینه نشانههای ظهور، روبهرو هستیم که دست کم شماری از آنها از آفت جعل و تحریف مصون نمانده است. متأسفانه کتابهایی نیز وجود دارد که در آنها از سر جهل و دلسوزی و یا به عمد و از روی غرض، به این امر دامن زده شده است.
البته برخی با گردآوری این روایات، خواستهاند اصل آنها محفوظ بماند و نیز بنمایانند که همگان، در اصل ظهور مهدیعلیه السلام اتفاق نظر دارند.
بنابراین التزام به درستی همه این روایات مشکل است و در بررسی نشانههای ظهور، احتمال جعل و تحریف و دسیسههای دستهای پنهان سیاست را نباید نادیده گرفت.
البته وجود مواردی از جعل و تحریف، در نشانههای ظهور و یا وجود مدعیان دروغین به عنوان نمونه نشانهها، هیچ گاه دلیل این نمیشود که همه روایات از اعتبار بیفتد و یا اصل همه نشانهها زیر سؤال برود؛ زیرا دستهای از این نشانهها مسلّم و قطعی است.
همچنین وجود پارهای اشکالات و ضعفها در نشانههای ظهور و احتمال تحریف و تغییر در آنها از سوی دشمنان و یا ادعاهای واهی برخی شیّادان درباره اصل مهدویّت، هیچ گاه به اصل مهدویّت و اعتقاد به ظهور قائمعلیه السلام آسیبی نمیرساند؛ زیرا اعتقاد به مهدویّت و ظهور حضرت مهدیعلیه السلام مورد اتفاق فریقین است و با تواتر ثابت شده است و هرگز خدشهای در آن وارد نمیگردد. [4] .
[1] کتاب الغیبة، ص 436، ح 427.
[2] الغیبة، ص 264، ح 26.
[3] نور مهدی، مقاله علی دوانی، ص 70.
[4] چشم به راه مهدیعلیه السلام، ص 258
رسانه 313رهرو انشاءالله هر روز بتواند کلیپ ها و صوت های گلچین شده در مورد آقا امام زمان از بدو تولد ایشان تا به حال را بتواند پوشش قرار دهد.
همچنین در زمینه های مختلف از جمله انقلاب و اخبار مهم روز انشاءالله به یاری خداوند متعال برای شما بزرگواران بتوانیم پوشش بدهیم.
در این بلاگ انشاءالله باتوکل به خدا و امام زمان هدف بزرگی را در پیش خواهیم داشت،لکن عناوین اهداف اصلی را مختصر به حضور شما عزیزان بصورت چکیده در زیر مشاهده و نظرات خود را برای یاری ما در این مسیر پر خیر و برکت و پرفیض در عین حال دشوار،در میان بگذارید:
●مقدمه،معرفی اهداف کلی
●امامت امام زمان(عج)
●فعالیت های دروغین
●آخرالزمان
●انتظار
●احادیث مهدویت
●سواد رسانه ای
و...
دستهبندی
-
مقدمه و آغاز مباحث و اهداف کلی
(۱) -
امامت امام زمان(عج)
(۳) -
آغازفعالیتمدعیاندروغین
(۱) -
آخرالزمان
(۱) -
انتظار
(۳) -
احادیث مهدویت
(۱) -
ابدال
(۱) -
قائم
(۷) -
طول عمر امام زمان
(۱) -
القاب و اسماء قائم
(۲) -
ایرانیان و قائم
(۱) -
انواع نشانه های ظهور
(۲) -
امدادهای غیبی عصر ظهور
(۱) -
اشراط الساعه
(۱) -
امامیه
(۵) -
اثنی عشری
(۱) -
احمدیه
(۱) -
اسماعیلیه
(۱) -
انتخابات ریاست جمهوری 1400
(۱)
کلمات کلیدی
- پیام نورزاد
- ظهور
- Payam Nourzad
- استاد رائفی پور
- وبلاگ 313 رهرو
- امام زمان
- آخرالزمان
- 313رهرو
- منتظران ظهور
- امامت امام زمان
- 313
- وبلاگ 313rahro
- صفحه رسمی ظهور
- 313rahro
- اسماء و القاب قائم
- ظهور نزدیک است
- القاب امام زمان
- اصحاب قائم
- قائم
- اینترنت
- احمدیه
- انتظار
- کنگاور
- zohur_ir
- اسماعیلیه
- انجمن حجتیه
- امامیه
- قیام قائم
- قیام امام زمان
- منتظر
آخرین مطلب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحثتر
آخرین نظرات
- سلام البته استخاره شرایط خاص خودش رو داره و ...
- سلام علیکم تبلیغات وبلاگتان خیلی زننده و روی ...
- جناب آقای نورزاد مطالبتون بلاگتون خیلی ...
- عالی بود مطالبتون لطفا سری به بلاگ من هم بزنید خوشحال میشم.
- عالی بود:)
- سلام دوست عزیز وقت بخیر خیلی وقته به وبلاگ من سر ...
- سلام وبلاگتون واقعا خیلی مفیده سایت های مطالب ...
- با سلام و تبریک سال نو بسیار عالی لطفا از وبلاگ دیدن کرده و دنبال کنید
- واقعا دیگه به آخرالزمان رسیدیم،خداجون اماممون رو بده😥
- با اجازه از ادمین و مدیر سایت،دوستان ...
نویسندگان
پیوندهای روزانه
- وبلاگ رسمی رسانه
- اگر قصد کسب درآمد از گوشیتون در منزل رو دارید،الان دیگه وقتشه،ازهمین حالا شروع کن.
- ارسال پیامک انبوه تبلیغاتی
- دانلود برنامه زندگی نامه و دانشنامه مهدویت ویژه سایت 313 رهرو
- دانلود برنامه زندگی نامه و دانشنامه مهدویت ویژه سایت 313 رهرو
- حتما بخوانید ویژه سال تحویل
- وبلاگ شخصی نویسنده
- پاسخ به سوالات وبلاگ نویسان
- آخرین وبلاگ های به روز شده
- زندگی به سبک بیان!